قوله تعالى: أ لمْ تر نبینى، ننگرى، إلى الذین قیل لهمْ بایشان که ایشان را گفتند: کفوا أیْدیکمْ دستها فرا دارید، و أقیموا الصلاة و نماز بپاى دارید، و آتوا الزکاة و زکاة از مال بدهید، فلما کتب علیْهم الْقتال چون بر ایشان واجب نوشتند غزا کردن، إذا فریق منْهمْ گروهى از ایشان، یخْشوْن الناس از جنگ مشرکان بترسیدند، کخشْیة الله چنان ترسیدند که از خدا باید ترسید، أوْ أشد خشْیة یا نیز سختتر، و قالوا و چنین گفتند، ربنا خداوند ما! لم کتبْت علیْنا الْقتال چرا بر ما جهاد کردن نبشتى؟ لوْ لا أخرْتنا چرا ما را باز نگذاشتى، إلى‏ أجل قریب تا اجلى که خود نزدیکست. قلْ اى پیغامبر من گوى، متاع الدنْیا قلیل برخوردارى درین گیتى‏اند کست، و الْآخرة خیْر و آن جهان به است، لمن اتقى‏ او را که درین جهان پرهیزکار است، و لا تظْلمون فتیلا (۷۷) و بر شما ستم نیاید باندازه فتیلى.


أیْنما تکونوا هر جا که باشید، یدْرکْکم الْموْت بشما رسد مرگ، و لوْ کنْتمْ فی بروج مشیدة و هر چند در حصارها باشید استوار و محکم کرده، و إنْ تصبْهمْ حسنة و اگر بایشان رسد نیکى این جهانى، یقولوا گویند: هذه منْ عنْد الله این از نزدیک خدا است، و إنْ تصبْهمْ سیئة و اگر بایشان رسد بدى این جهانى، یقولوا گویند: هذه منْ عنْدک این از نزدیک تو است، قلْ کل منْ عنْد الله ایشان را بگو که خیر این جهانى و شر این جهانى همه از خدا است، بخواست و تقدیر وى، فما لهولاء الْقوْم چه رسید این قوم را، لا یکادون یفْقهون حدیثا (۷۸) خواهندید که هیچ سخن در نیابندید؟


ما أصابک هر چه بتو رسد، منْ حسنة از نیک این جهانى، فمن الله آن از خدا است، بارادت و تقدیر او، و ما أصابک منْ سیئة و هر چه بتو رسد از بد این جهانى، فمنْ نفْسک آن از ارزانى بودن تو است و از استحقاق تو، و أرْسلْناک للناس رسولا و ترا که فرستادیم پیغامبرى فرستادیم، و کفى‏ بالله شهیدا (۷۹) و خداى گواه کافى است.


منْ یطع الرسول هر که فرمان برد رسول را، فقدْ أطاع الله خداى را فرمان برد، و منْ تولى و هر که بر گردد، فما أرْسلْناک علیْهمْ حفیظا (۸۰) ما ترادر ایشان گوشوان نفرستادیم.


و یقولون طاعة و میگویند فرمانبردارى، فإذا برزوا منْ عنْدک چون از نزدیک تو بیرون شند و با هم افتند، بیت طائفة منْهمْ بشب با هم میگویند گروهى از ایشان، غیْر الذی تقول نه آنکه تو مى‏گویى بایشان، و الله یکْتب ما یبیتون و خداى مینویسد آنچه ایشان بشب میکنند، و میگویند، فأعْرضْ عنْهمْ روى گردان از ایشان و فراگذار، و توکلْ على الله و پشت بخدا باز کن، و کار بوى سپار، و کفى‏ بالله وکیلا (۸۱) و خداى کار پذیر و کارسازى بسنده است.